Erfan and Tasavof discussion

جناب
الان همه می دانند که قرن ،قرن اطلاعات و ارتباطاته
قرن اینترنت و ارتباطاته فرامرزی است
قرن زن سالاری بچه سالاری و بالانشین سالاری
اما همین نخبه های ارتباطات میان میگرن ،می گیرن
بر می گردن میرن یک ماه می مونند تو کویر تو خلوت
که آرامش پیدا کنند
پاکسازی چهل روزه می گیرن و کتابهای عارفان سده ء ششم و هفتم می خونند
خلاصه جناب
شما گفتین و گفتین
اما آخر حرف دوباره پیچید اومد سر اندیشه و تفکر
چیزی که قبل از قرن ارتباطات بین عارفان و عاشقان بود
یعنی
اول و آخر انسان اندیشه و فکر است
چه در قرن ما چه قرن های پیشین یا آینده

غرض
شما اینگونه شروع کردین
ن دوران دیگر گذشت که سالکی برای پیدا کردن راه سالیان سال پاشنه بالا بکشد و شهر به شهر و جا به جا به دنبال عارفی باشد که به او حقیقت را بنمایاند

آن زمانه دیگر گذشت که برای پیدا کردن و نوشیدن از لعل لب کتابی و یافتن حقیقت در آن باید مشقت ها و رنج های فراوانی تحمل می شد
و اینطوری به انتها رسانده اید
قرن حاضر در همه سر درگمی ها یش یک برکت به دنبال خواهد داشت
و آن هم در اهمیت تفکر و اندیشه است

قرن حاضر قرن تفکر و اندیشه است
به نظر من
اول و آخر این حرفها همان اندیشه بود
احتیاجی نبود شما بنویسید
البته عذر خواهی بنده را قبول کنید که اینگونه می گویم
ولی شما حاشیه رفته اید مگر اینکه نام تایپک خود را عرفان در عصر مدرن می گذاشتین اما نام تایپک شما با مطالب شما هم خوانی ندارد
شما خواستید بگویید دیگر زمان عارفان گذشته
و آدمها طور دیگر شده اند تا اینجا صحیح
اما اندیشه وجه مشترک این دو قرن بوده
شاید هم من برداشت دیگری کردم

دقیقا همان طور است که مرقوم فرمودید

آنقدر گشتم . انقدر راه پیدا کردم به حیرانی افتادم

آنقدر چهل شکستم تا به یک چهل پیوستم

جناب
ا در موردهای تفکرات باشما موافقم چه می شود کرد آدمها و تئوری هایشان تمامی ندارد

وقت نشد تمام تفکرات را مطالعه کنم
ولی سطحی مطالعه کردم در کل قابل ستایش است
گذشت آنسان که آسان گذشت
وافکار فرهیختگان دستخوش ذهنهای شرق و غرب بود و سالها بواسطه هجوم این عقاید پوچ و راه پیدا کردن برای کشورهای خودشان ذهن پدرانمان را به یغما بردن و این شد که نباید می شد