Dandelion - قاصدک discussion
شعروترانه
>
تك بيتي عاشقانه
date
newest »
newest »
و آمديم که عاشق شويم و در گذريم
که راز زندگي و مرگ آدمي اين بود
شبی مجنون به لیلی گفت که ای محبوب بی همتاتو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
لبخند ِ مليح ِ چهرهء دنياستدنيا با او براستي زيباست
چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصودندانستم که این دریا چه موج خونفشان دارد
ني حديث راه ُپرخون مي كندقصه هاي عشق مجنون مي كند
**
سلام و سپاس
در مشرق عشق دشت خورشید توییدر باغ نگاه یاس امید تویی
در بین هزار پونه آن کس که مرا
چون روح نسیم زود فهمید تویی
سپيدستان ِ رويت ماهتابيدو چشمانت چو دريا آبي آبي
در آفاق ِ بلورين ِ نگاهت
چراغي مي درخشد آفتابي
ماهی روحم به اقیانوس هم راضی نبودطفلکی لالایی این برکه خوابش کرده است
گر خون ِ دلي بيهُده خوردم،خوردمچندان كه شب و روز شمردم، مردم
آري همه باخت بود سر تا سر ِ عمر
دستي كه به گيسوي تو بردم،بردم
"ه.ا.سايه"
آی عشق، آی عشق! رنگ آشنای چهره ات پیدا نیست
"چشم تو بود میوه ممنوع عشق وما *** روزی از این دسیسه خبردار می شویم "
دارم به سر هوای یاران رفته را....یاری کن ای اجل که به یاران رسانی ام
عمري اگر باقي بود/طوري از كنار ِ زندگي مي گذرمكه نه زانوي آهوي بي جفت بلرزد وُ
نه اين دل ِ ناماندگار ِ بي درمان
your patience radiates meaningyou deny showing any feeling
به اين دو سطر شعر باور دارم
و
سكوت را سنجاق مي كنم به تفسير هايم
كه بوي كالي مي دهند هميشه
..!!!
اين بار من يکبارگي در عاشقي پيچيده ام/اين بار من يکبارگي از عافيت ببريده ام
همه دنیا بخواد و تو بگی نه نخواد و تو بگی اره تمومه!همین كه اولو اخر تو هستی به محتاج تو محتاجی حرومه
سهم هر کسی که باشی ،خوش به حال روزگارش پائیز و زمستوناشم ، میشه همرنگ بهارش
Mod
چیستی ای دل؟ بگو، ما را چرا سر می دوانی؟
حضرت استاد مهدی اخوان ثالث
عشق بازی را تحمل باید٬ای دل پای دارگر ملالی بود ٬ بود و گر خطایی رفت٬رفت...
کار عشق از عهده هر کس نیاید بر که دلگر به فریادت رسد، دیگر خطایی نیست، نیست
گفتم ای غزال چرا ناز میکنی؟هردم نوای مختلفی ساز میکنی؟
گفتا:بدرب خانه ات ار کس نکوفت مشت
روی سکوت محض تو در باز میکنی؟!!
کارو
بیا بنویس غم های دلم را
قلم گفتا برو بیمار عاشق
ندارم طاقت این بار غم را