شاید تن تو خاکی باشد اما به وجودت همه آینه ها رشک برند. گفته هایت شاید همه مافوق تمامیت ابعاد زمان باشد. چه میدانی، شایدهمه پنجره ها کر شده اند. شاید گوش خدا در میان همه همهمه دادو فریاد جهان حرف تو را می شنود. شاید که گلوی همه زنجره ها پر بغض است و همه، نغمه آرام تو را می شنوند
به اوج افلاک
می رسد
، یا بر نیامده از نفس ،
در نزدیکی وجود خاکی ام در مشتی
عدم فرو می ریزد
...!!